در لحظه اول دختری را می بینی
با 75 سانتیمتر قد
و 17 کیلوگرم وزن
که فکر می کنی از هر دو پا و یک دست معلولیت دارد
فکر میکنی یک معلول ناتوان است
وقتی می شنوی با وجود 8 سنگ در کلیه اش دچار خونریزی شدید کلیه است
وقتی می شنوی به آستیگمات شدید چشمی دچار است
وقتی می شنوی پزشکان بدلیل شرایط جسمی او امکان عمل جراحی را منتفی دانسته اند و از او قطع امید کرده اند
فکر می کنی معلولی ناتوان است
ولی آنگاه که ....
با اندیشه او آشنا می شوی
آنگاه که هنر او را در نقاشی می بینی
آنگاه که میبینی در اجتماع حضور فعال دارد
و با فروش نقاشی هایی که قسمتی از وجودش است و همچون فرزندان نداشته اش دوستشان دارد درآمد کسب می کند
آنگاه که می فهمی در انشا و نقاشی به کودکان شهرش کمک می کند
در میهمانی ها و عروسی ها و بازی ها و کشاورزی و ... همراه خانواده و بستگان شرکت می کند
آنگاه که پای صحبتش می نشینی و اندیشه والای او را می شنوی
آنگاه در می یابی که با چه انسان والا و پرتوانی روبرو هستی
آنگاه در می یابی که در مقابل او ناتوان تو هستی.